طب قرآنی را ابداع کردم
مصاحبه با استاد جمشید خدادادی، مبتکر طب قرآنی
________________________________

- اول از همه بگوئید شیوه ابداعی شما برای درمان یک بیماری، فرضاً چند آیه می آورد یا دلیل علمی هم دارد؟
¤ اساس درمان براساس آیات قرآن است اما این اساس کاملا علمی و مطابق با علم روز است.
- یعنی می توانید برای بیمار دلیل علمی بیماری اش را بیان کنید؟
¤ بله کاملا. هم علت علمی و فیزیولوژیکی بیماری قابل بیان است و هم راه حل کاملا علمی آن.
- با یک معرفی کوتاه چطورید؟
¤ جمشید خدادادی هستم، سرهنگ نیروی هوایی که از ???? وارد نیروی هوایی شدم و دوره هواپیمایی فوق مدرن F-14 را در ایران گذراندم، از ???? هم شروع کردم به تدریس موتور جت تا به امروز. در کنار کارم ?? سال است که تحقیقات قرآنی انجام می دهم و مبتکر و بنیانگذار طب قرآنی در جهان هستم و عضو جامعه مخترعین و مبتکرین ایران و دارای دو دیپلم افتخار یکی در طب و دیگری در صنعت هواپیمایی.
- اولین ویژگی برتر طب قرآنی چه چیزی است؟
¤ طب قرآنی از همه طب های رایج در جهان، سریع تر جواب می دهد. مثلا اوریون ? روزه درمان می شود، هلیکو باکتر معده ? روزه، پرکاری کم کاری تیروئید ?? روزه، میگرن یک هفته ای. ضمن اینکه در این شیوه برخلاف طب امروز علت بیماری کاملا کشف شده و به طور کامل درمان می شود.
- قبل از اینکه جلوتر برویم، یک سؤال و آن هم اینکه چطور متخصص جت مدرن سراغ طب قرآنی رفت؟
¤ سال ???? موقعی که قطعنامه ??? پذیرفته شد، تعدادی افسر از طرفUN آمدند ایران، من هم از طرف نیروی هوایی به عنوان افسر رابط اعزام شدم به منطقه. یکی از افسرانی که برای آموزش از یوگسلاوی آمده بود فردی بود به نام «دیوید اویچ»، ایشان دارویی به همراه خودش داشت به نام «پراپولیز» که هر بیماری ای که پیدا می کرد از همین دارو برای درمانش استفاده می کرد. وقتی مواد اولیه این دارو را بررسی کردم دیدم در کشور ما فوق العاده زیاد یافت می شود اما متأسفانه هیچ استفاده ای از آن نمی شود.
- دارو را به شما هم داد؟
¤ بعد که این آقا رفت یوگسلاوی، برای من قطره و پماد این دارو را فرستاد. کنجکاو شدم و مراجعه کردم به کتاب قانون بوعلی سینا و دیدم که بوعلی در جلد دوم این کتاب، طرز تهیه قرص این دارو را هم کامل بیان کرده است. سه ماه فکرم دائم مشغول بود، تا اینکه به فکرم رسید اگر قرآن معجزه است حتماً باید در زمینه بیماری ها و درمان حرف هایی برای گفتن داشته باشد.
- پس اینطوری استارت خورده شد؟
¤ بله، شروع کردم به مطالعه و تحقیق و بیش از ??? آیه از قرآن را در این زمینه پیدا کردم و شگفت آور بود که هر روز دریچه های جدیدتری به روی من باز می شد. البته دراین مدت به مطالعه طب قدیم و طب جدید هم پرداختم و در بسیاری از کنفرانس های علمی و پزشکی شرکت کردم و الان ? سال است که من این علم را در دانشگاه ها تدریس می کنم.
- شاگردهای شما معمولاً چه کسانی هستند؟
¤ خب دانشجوهای رشته های مختلف و بسیاری از پزشکان دراین کلاسها حضور داشته اند.
-بیمارهای شما معمولاً چه کسانی هستند؟
¤ معمولاً بیمارانی می آیند سراغ من که تمام مراحل پزشکی را طی کرده اند و وقتی به نتیجه نمی رسند و یا حتی دکترها و بیمارستانها از آن ها قطع امید می کنند، می آیند پیش من. حتی خیلی از این بیماران را خود پزشکان می فرستند تا آخرین تیر را هم امتحان کنند.
-طب قرآنی یعنی چه؟ یعنی در آیات قرآن علت و روش درمان مثلاً یک بیماری ذکر شده است؟
¤ بله، یکی از جنبه های اعجاز قرآن، دیدگاه های آن درمورد بیماری ها و پیشگیری از تمام بیماری هاست. در سوره روم، آیه ?? اگر دقیق بررسی کنید، درمان و پیشگیری همه بیماری ها آمده است. خداوند درقرآن می فرماید هیچ خشک و تری نیست مگر اینکه درقرآن باشد،با همچین ادعایی چطور می شود در زمینه درمان انسان بی نظر باشد.
- اساس این طب چه چیزی یا چیزهایی است؟
¤ فقط تغذیه و نه هیچ داروی دیگری. خداوند می فرماید زمانی انسان را کرامت دادیم که غذای پاک به او دادیم. شعار اساسی قرآن این است: غذای انسان داروی انسان است و داروی انسان غذای انسان است.
- و بیماری ها فقط به خاطر تغذیه اشتباه اند؟
¤ تمام بیماری ها از نظر قرآن به خاطر اشتباهات خود انسان و تغذیه نامناسب او به وجود می آیند. هیچ حیوانی به طور غریزی تغذیه خودش را عوض نمی کند، هیچ جانور گوشتخواری حتی در فرط گرسنگی گیاه خوار نمی شود. بنابراین در طبیعت هیچ حیوانی بیمار نمی شود مگر حیواناتی که با انسان در ارتباط اند. انسان تنها موجودی است که تغذیه خودش را این همه دستکاری کرده و امروز به پیتزا و سوسیس و کالباس رسیده است. پزشکان امروز معتقدند غذا هیچ ربطی به بیماری ندارد و در واقع طب قرآنی فقط از طریق تغذیه و نوع غذا عمل می کند.
- پس یک جورهایی می شود گفت طب شما، دخالتی درکار پزشکان امروز نمی کند؟
¤ دقیقاً همین طور است و ما همیشه به آقایان پزشک می گوئیم که شما داروی خودتان را بدهید، ما هم شیوه تغذیه مان را. منتها کسی که این شیوه تغذیه را اجرا کرد، دیگر محتاج دارو نمی شود.
-طبق صحبت شما اگر کسی این شیوه تغذیه قرآن را عمل کند، نباید اصلاً مریض شود؟
¤ اگرانسان غذای خودش را مصرف کند، اصلاً بیماری برای بدن او مفهوم ندارد. من خودم کسی بودم که هر سال ?? ساعت دربیمارستان بستری می شدم به خاطر مسمومیت های غذایی و مشکلات معده، الان ?? سال است که خودم و خانواده ام یک قرص هم مصرف نکرده ایم. بیماران من الان ? سال است که نیازی دیگر به دکتر و دارو ندارند و این شگفتی قرآن است.
- می توانید دلیل علمی تری برای من بیاورید؟ می خواهم بدانم شمایی که این سیستم تغذیه را عمل می کنید، ویروس و یا میکروب وارد بدن تان نمی شود؟
¤ ببین، ویروس و میکروب وارد هر بدنی می شود. مثل این است که در محیط کاری شما دو نفر سرما می خورند اما سه نفر نمی خورند. ویروس وارد بدن آدم سالم هم می شود اما شرائط بدن او برای رشد و بقای ویروس یا میکروب مناسب نیستند برای همین ویروس دفع می شود. شما اگر غذایی مصرف نکنی که ویروس ها از آن تغذیه کنند و زمینه رشد آنها را فراهم کند، به هیچ وجه بیمار نمی شوی. در آزمایشگاه های پزشکی برای کشت میکروب از پنج عامل استفاده می کنند که عبارتند از آب گوشت، خون، آگار، خون آگار و شکلات. آیات قرآن را که بررسی می کنی می بینی در هیچ کدام از غذاهایی که توصیه کرده، هیچ یک از این ? عامل وجود ندارد.
- تعریف شما از غذا، چه چیزهایی است؟
¤ ما به چهار عامل می گوئیم غذا: پروتئین ها، قندها، چربی ها و ویتامین ها. مجموعه اینها را می گوئیم غذا که در سوره عبس بیان و نکته جالب اینجاست که قندها دو دسته اند راست گرا و چپ گرا، قندهای راست گرا همان قند و شکر هستند و چپگراها قندهایی اند که اگر پلاریزه کنیم، نور را به سمت چپ منحرف می کنند و خداوند در سوره عبس از قندهای چپگرا نام می برد و نه این قند و شکرهای پرضرر.
- آقای خدادادی بفرمائید چائی!
¤ نه، من چایی هم نمی خورم.
- چایی هم در تغذیه شما جایی ندارد؟
¤ من کتابی نوشتم در مورد چایی که ?? نوع بیماری را با سند و مدرک کاملا علمی برایش عنوان کرده ام. اگر به آخرین تحقیقات دنیا رجوع کنید، می فهمید که چای یک گیاه سمی است که ? هزارسال است شناخته شده و ما به همراه شاگردانم آزمایشی را انجام دادیم و دیدیم هیچ موجود گیاهخواری در دنیا برگ سبز چایی را نمی خورد، حتی ما آن را لای نان گذاشتیم و به گاو دادیم و خورد، به محض اینکه طعم چایی را حس کرد، چای را بیرون انداخت. این را هم بگویم که هیچ آفتی هم سراغ این برگ چای نمی رود و هیچوقت این گیاه سم پاشی نمی شود.
-وای چه بد، اینطوری که از همه چیز باید بگذریم؟
¤ خب ما به جای همه اینها خوراکی های جایگزین معرفی می کنیم. به جای چای ?? مورد نوشیدنی معرفی می کنیم که بسیار خوش طعم تر از چای اند و کاملا در دسترس اند.
- سیستم شما بیشتر برای درمان بیماری است یا پیشگیری از بیماری؟
¤ هر دو مورد.
- روی چند بیماری تا به حال کار کردید؟
¤ بیش از ??? بیماری و اغلب روی بیماری هایی که از نظر پزشکی امروز علت آنها کشف نشده و درمانی برای آنها موجود نیست.
- فکر کنم گفتید یک دیپلم افتخار هم در زمینه طب دارید؟
¤ بیماری هست به نام «آندمتیوز» که در مورد این بیماری تا به حال در دنیا ???? مقاله و ?? جلد کتاب نوشته شده است ولی هنوز علت آن مشخص نشده که من توانستم علت آن را پیدا کنم و به صورت یک مقاله بنویسم که دیپلم طب را در این زمینه دریافت کردم.
- چند نفر از همین بیماری را تا به حال درمان کردید؟
¤ بیش از ?? نفر.
- به طور مثال همین بیماری، شما می توانید سند قرآنی اش را ارائه کنید؟
¤ بله، این شگفتی قرآن است و درمان این بیماری در آیه ?? تا ?? سوره عبس جزء سی ام است.
- شیوه شما یک جور پرهیز غذایی است؟
¤ بله
- صرفاً غذاهای گیاهی؟
¤ خیر، ما حتی گوشت را بعضی اوقات به جای دارو تجویز می کنیم. در واقع در این سیستم غذایی حذف نمی شود اما مقدار آن و نحوه استفاده از آن تغییر می کند.
- پس مثل چای، برای غذاها هم جایگزین دارید؟
¤ ما بیش از ?? نوع غذای گیاهی معرفی می کنیم، ما از مغز دانه ها بیش از ?? نوع شیر درست کردیم تا حالا که بسیار خوش طعم و مزه اند.
- می خواهم بدانم این غذاهای جایگزین خوش طعم پسندی انسان را ارضا می کنند یا یک حالت ریاضت کشیدن و تحمل مزه های جدید لازمه استفاده از آنهاست؟
¤ اصلا اینطور نیست. غذاهای جایگزین به مراتب از غذاهای فعلی که جبر زندگی روزانه به مردم تحمیل کرده خوش طعم تر و لذیذترند. کسانی که برای امتحان این غذاها را می چشند، خیلی زود طرفدار غذاها می شوند.
- ولی تأکید بیشتری بر روی گیاه دارید؟
¤ خب شما آیاتی که در مورد غذا هست را بررسی کنید ببینید از گیاه بیشتر صحبت شده یا گوشت.
- لابد گیاه؟
¤ به مراتب گیاه بیشتر است و هیچ توجه قرآن بی حکمت نیست.
- فکر نمی کنید ادعای شما بیش از حد بزرگ باشد؟
¤ قرآن معجزه همه قرن هاست و مطمئناً هر دریچه ای که از یک معجزه گشوده شود، مسلماً بزرگ خواهد بود. خداوند در آیه ?? سوره بقره می فرماید هر کس غذای پست بخورد، به ذلت می افتد! در واقع اگر غذای پست خوردی، نعمات و الهام های الهی را نمی توانی دریافت کنی. چرا واقعاً در یک کشور مسلمان باید این همه بیمار سرطانی وجود داشته باشد.
- هر پزشکی برای تشخیص بیماری یک روشی دارد، طب قرآنی هم شیوه خاصی برای این کار دارد؟
¤ بله، من از روی زبان و چهره افراد. بسیاری از بیماری ها را دستگاه های آزمایشگاهی نشان نمی دهند اما زبان و چهره وضعیت درون انسان را کامل نشان می دهد.
- عکس العمل مجامع پزشکی در برخورد با این طب چه بوده است؟
¤ دیدارهای زیادی و همینطور برخوردهای زیادی داشتیم با پزشکان و اساتید مختلف. بعضی ها استقبال خوبی داشتند و حتی در کلاس های من حاضر می شوند و بعضی ها هم چون من مدرک پزشکی ندارم برایشان سخت است که حرفم را قبول کنند.
- خب مگر شما با سند و مدرک حرف نمی زنید؟
¤ همه حرف من همین است و بارها گفته ام که حاضرم کسی پیدا بشود و دلایل درمانی طب قرآنی را رد کند و یا در یک کنفرانس بحث کنند و مثلا از برخی شیوه های درمانی امروز که من آنها را رد می کنم دفاع کنند.
- گفتید برخورد هم داشتید؟
¤ چند مورد
- یکی از آنها را بگوئید.
¤ برخوردی داشتیم با انجمن ام اس ایران که ماگفتیم به چه مجوزی پزشکان این انجمن برای بیمارانشان اینترفرون یا آوانکس تجویز می کنند، این داروها آنتی ویروس اند ولی مگر ام اس ویروسی است.
- چه جوابی دادند؟
¤ گفتند حدس ما این است که ویروسی باشد. ولی مگر می شود با حدس و گمان کسی را درمان کرد. جزوه ای را نوشتم و علت و راه درمان بیماری ام اس را در آن توضیح دادم و فرستادم برای انجمن ام اس تهران.
- شنیدم که قرار است این طب را به اروپا بفرستید. چرا؟
¤متأسفانه در کشور ما تا چیزی از طرف کشورهای غربی تأیید نشود، جدی گرفته نمی شود. مثالش هم همین طب حجامت است که وقتی ارگان های رسمی آن را به رسمیت شناختند که یک دکتر آلمانی نتایج تحقیقاتش را در مورد حجامت به صورت کتاب چاپ کرد و وارد ایران شد. درحالی که حجامت را سالها پیش بوعلی در کتابش آورده و اصلاً یکی از سنت های قدیمی اسلام است.
- البته ما که امیدواریم این ماجرا دراین مورد تکرار نشود.
¤ من هم امیدوارم.
- آقای خدادادی، این موضوع موضوع نو و تازه ای است و ما دوست داریم با تعدادی از بیمارانی که اولاً مراحل پزشکی را در بیمارستان ها طی کرده اند و جواب نگرفته اند و ثانیاً از طریق طب قرآنی درمان شده اند تماس برقرار کنیم و با آنها هم گفتگویی داشته باشیم و در جلسات شما هم حضور پیدا کنیم.
¤ موافقم و همینجا هم از همه پزشکان و مراجع پزشکی که علاقمند باشند این شیوه ها را آزمایش کنند و یا بحث مستند و علمی بکنند، دعوت می کنم.
کلمات کلیدی :
طب قرآنی را ابداع کردم
مصاحبه با استاد جمشید خدادادی، مبتکر طب قرآنی
________________________________

- اول از همه بگوئید شیوه ابداعی شما برای درمان یک بیماری، فرضاً چند آیه می آورد یا دلیل علمی هم دارد؟
¤ اساس درمان براساس آیات قرآن است اما این اساس کاملا علمی و مطابق با علم روز است.
- یعنی می توانید برای بیمار دلیل علمی بیماری اش را بیان کنید؟
¤ بله کاملا. هم علت علمی و فیزیولوژیکی بیماری قابل بیان است و هم راه حل کاملا علمی آن.
- با یک معرفی کوتاه چطورید؟
¤ جمشید خدادادی هستم، سرهنگ نیروی هوایی که از ???? وارد نیروی هوایی شدم و دوره هواپیمایی فوق مدرن F-14 را در ایران گذراندم، از ???? هم شروع کردم به تدریس موتور جت تا به امروز. در کنار کارم ?? سال است که تحقیقات قرآنی انجام می دهم و مبتکر و بنیانگذار طب قرآنی در جهان هستم و عضو جامعه مخترعین و مبتکرین ایران و دارای دو دیپلم افتخار یکی در طب و دیگری در صنعت هواپیمایی.
- اولین ویژگی برتر طب قرآنی چه چیزی است؟
¤ طب قرآنی از همه طب های رایج در جهان، سریع تر جواب می دهد. مثلا اوریون ? روزه درمان می شود، هلیکو باکتر معده ? روزه، پرکاری کم کاری تیروئید ?? روزه، میگرن یک هفته ای. ضمن اینکه در این شیوه برخلاف طب امروز علت بیماری کاملا کشف شده و به طور کامل درمان می شود.
- قبل از اینکه جلوتر برویم، یک سؤال و آن هم اینکه چطور متخصص جت مدرن سراغ طب قرآنی رفت؟
¤ سال ???? موقعی که قطعنامه ??? پذیرفته شد، تعدادی افسر از طرفUN آمدند ایران، من هم از طرف نیروی هوایی به عنوان افسر رابط اعزام شدم به منطقه. یکی از افسرانی که برای آموزش از یوگسلاوی آمده بود فردی بود به نام «دیوید اویچ»، ایشان دارویی به همراه خودش داشت به نام «پراپولیز» که هر بیماری ای که پیدا می کرد از همین دارو برای درمانش استفاده می کرد. وقتی مواد اولیه این دارو را بررسی کردم دیدم در کشور ما فوق العاده زیاد یافت می شود اما متأسفانه هیچ استفاده ای از آن نمی شود.
- دارو را به شما هم داد؟
¤ بعد که این آقا رفت یوگسلاوی، برای من قطره و پماد این دارو را فرستاد. کنجکاو شدم و مراجعه کردم به کتاب قانون بوعلی سینا و دیدم که بوعلی در جلد دوم این کتاب، طرز تهیه قرص این دارو را هم کامل بیان کرده است. سه ماه فکرم دائم مشغول بود، تا اینکه به فکرم رسید اگر قرآن معجزه است حتماً باید در زمینه بیماری ها و درمان حرف هایی برای گفتن داشته باشد.
- پس اینطوری استارت خورده شد؟
¤ بله، شروع کردم به مطالعه و تحقیق و بیش از ??? آیه از قرآن را در این زمینه پیدا کردم و شگفت آور بود که هر روز دریچه های جدیدتری به روی من باز می شد. البته دراین مدت به مطالعه طب قدیم و طب جدید هم پرداختم و در بسیاری از کنفرانس های علمی و پزشکی شرکت کردم و الان ? سال است که من این علم را در دانشگاه ها تدریس می کنم.
- شاگردهای شما معمولاً چه کسانی هستند؟
¤ خب دانشجوهای رشته های مختلف و بسیاری از پزشکان دراین کلاسها حضور داشته اند.
-بیمارهای شما معمولاً چه کسانی هستند؟
¤ معمولاً بیمارانی می آیند سراغ من که تمام مراحل پزشکی را طی کرده اند و وقتی به نتیجه نمی رسند و یا حتی دکترها و بیمارستانها از آن ها قطع امید می کنند، می آیند پیش من. حتی خیلی از این بیماران را خود پزشکان می فرستند تا آخرین تیر را هم امتحان کنند.
-طب قرآنی یعنی چه؟ یعنی در آیات قرآن علت و روش درمان مثلاً یک بیماری ذکر شده است؟
¤ بله، یکی از جنبه های اعجاز قرآن، دیدگاه های آن درمورد بیماری ها و پیشگیری از تمام بیماری هاست. در سوره روم، آیه ?? اگر دقیق بررسی کنید، درمان و پیشگیری همه بیماری ها آمده است. خداوند درقرآن می فرماید هیچ خشک و تری نیست مگر اینکه درقرآن باشد،با همچین ادعایی چطور می شود در زمینه درمان انسان بی نظر باشد.
- اساس این طب چه چیزی یا چیزهایی است؟
¤ فقط تغذیه و نه هیچ داروی دیگری. خداوند می فرماید زمانی انسان را کرامت دادیم که غذای پاک به او دادیم. شعار اساسی قرآن این است: غذای انسان داروی انسان است و داروی انسان غذای انسان است.
- و بیماری ها فقط به خاطر تغذیه اشتباه اند؟
¤ تمام بیماری ها از نظر قرآن به خاطر اشتباهات خود انسان و تغذیه نامناسب او به وجود می آیند. هیچ حیوانی به طور غریزی تغذیه خودش را عوض نمی کند، هیچ جانور گوشتخواری حتی در فرط گرسنگی گیاه خوار نمی شود. بنابراین در طبیعت هیچ حیوانی بیمار نمی شود مگر حیواناتی که با انسان در ارتباط اند. انسان تنها موجودی است که تغذیه خودش را این همه دستکاری کرده و امروز به پیتزا و سوسیس و کالباس رسیده است. پزشکان امروز معتقدند غذا هیچ ربطی به بیماری ندارد و در واقع طب قرآنی فقط از طریق تغذیه و نوع غذا عمل می کند.
- پس یک جورهایی می شود گفت طب شما، دخالتی درکار پزشکان امروز نمی کند؟
¤ دقیقاً همین طور است و ما همیشه به آقایان پزشک می گوئیم که شما داروی خودتان را بدهید، ما هم شیوه تغذیه مان را. منتها کسی که این شیوه تغذیه را اجرا کرد، دیگر محتاج دارو نمی شود.
-طبق صحبت شما اگر کسی این شیوه تغذیه قرآن را عمل کند، نباید اصلاً مریض شود؟
¤ اگرانسان غذای خودش را مصرف کند، اصلاً بیماری برای بدن او مفهوم ندارد. من خودم کسی بودم که هر سال ?? ساعت دربیمارستان بستری می شدم به خاطر مسمومیت های غذایی و مشکلات معده، الان ?? سال است که خودم و خانواده ام یک قرص هم مصرف نکرده ایم. بیماران من الان ? سال است که نیازی دیگر به دکتر و دارو ندارند و این شگفتی قرآن است.
- می توانید دلیل علمی تری برای من بیاورید؟ می خواهم بدانم شمایی که این سیستم تغذیه را عمل می کنید، ویروس و یا میکروب وارد بدن تان نمی شود؟
¤ ببین، ویروس و میکروب وارد هر بدنی می شود. مثل این است که در محیط کاری شما دو نفر سرما می خورند اما سه نفر نمی خورند. ویروس وارد بدن آدم سالم هم می شود اما شرائط بدن او برای رشد و بقای ویروس یا میکروب مناسب نیستند برای همین ویروس دفع می شود. شما اگر غذایی مصرف نکنی که ویروس ها از آن تغذیه کنند و زمینه رشد آنها را فراهم کند، به هیچ وجه بیمار نمی شوی. در آزمایشگاه های پزشکی برای کشت میکروب از پنج عامل استفاده می کنند که عبارتند از آب گوشت، خون، آگار، خون آگار و شکلات. آیات قرآن را که بررسی می کنی می بینی در هیچ کدام از غذاهایی که توصیه کرده، هیچ یک از این ? عامل وجود ندارد.
- تعریف شما از غذا، چه چیزهایی است؟
¤ ما به چهار عامل می گوئیم غذا: پروتئین ها، قندها، چربی ها و ویتامین ها. مجموعه اینها را می گوئیم غذا که در سوره عبس بیان و نکته جالب اینجاست که قندها دو دسته اند راست گرا و چپ گرا، قندهای راست گرا همان قند و شکر هستند و چپگراها قندهایی اند که اگر پلاریزه کنیم، نور را به سمت چپ منحرف می کنند و خداوند در سوره عبس از قندهای چپگرا نام می برد و نه این قند و شکرهای پرضرر.
- آقای خدادادی بفرمائید چائی!
¤ نه، من چایی هم نمی خورم.
- چایی هم در تغذیه شما جایی ندارد؟
¤ من کتابی نوشتم در مورد چایی که ?? نوع بیماری را با سند و مدرک کاملا علمی برایش عنوان کرده ام. اگر به آخرین تحقیقات دنیا رجوع کنید، می فهمید که چای یک گیاه سمی است که ? هزارسال است شناخته شده و ما به همراه شاگردانم آزمایشی را انجام دادیم و دیدیم هیچ موجود گیاهخواری در دنیا برگ سبز چایی را نمی خورد، حتی ما آن را لای نان گذاشتیم و به گاو دادیم و خورد، به محض اینکه طعم چایی را حس کرد، چای را بیرون انداخت. این را هم بگویم که هیچ آفتی هم سراغ این برگ چای نمی رود و هیچوقت این گیاه سم پاشی نمی شود.
-وای چه بد، اینطوری که از همه چیز باید بگذریم؟
¤ خب ما به جای همه اینها خوراکی های جایگزین معرفی می کنیم. به جای چای ?? مورد نوشیدنی معرفی می کنیم که بسیار خوش طعم تر از چای اند و کاملا در دسترس اند.
- سیستم شما بیشتر برای درمان بیماری است یا پیشگیری از بیماری؟
¤ هر دو مورد.
- روی چند بیماری تا به حال کار کردید؟
¤ بیش از ??? بیماری و اغلب روی بیماری هایی که از نظر پزشکی امروز علت آنها کشف نشده و درمانی برای آنها موجود نیست.
- فکر کنم گفتید یک دیپلم افتخار هم در زمینه طب دارید؟
¤ بیماری هست به نام «آندمتیوز» که در مورد این بیماری تا به حال در دنیا ???? مقاله و ?? جلد کتاب نوشته شده است ولی هنوز علت آن مشخص نشده که من توانستم علت آن را پیدا کنم و به صورت یک مقاله بنویسم که دیپلم طب را در این زمینه دریافت کردم.
- چند نفر از همین بیماری را تا به حال درمان کردید؟
¤ بیش از ?? نفر.
- به طور مثال همین بیماری، شما می توانید سند قرآنی اش را ارائه کنید؟
¤ بله، این شگفتی قرآن است و درمان این بیماری در آیه ?? تا ?? سوره عبس جزء سی ام است.
- شیوه شما یک جور پرهیز غذایی است؟
¤ بله
- صرفاً غذاهای گیاهی؟
¤ خیر، ما حتی گوشت را بعضی اوقات به جای دارو تجویز می کنیم. در واقع در این سیستم غذایی حذف نمی شود اما مقدار آن و نحوه استفاده از آن تغییر می کند.
- پس مثل چای، برای غذاها هم جایگزین دارید؟
¤ ما بیش از ?? نوع غذای گیاهی معرفی می کنیم، ما از مغز دانه ها بیش از ?? نوع شیر درست کردیم تا حالا که بسیار خوش طعم و مزه اند.
- می خواهم بدانم این غذاهای جایگزین خوش طعم پسندی انسان را ارضا می کنند یا یک حالت ریاضت کشیدن و تحمل مزه های جدید لازمه استفاده از آنهاست؟
¤ اصلا اینطور نیست. غذاهای جایگزین به مراتب از غذاهای فعلی که جبر زندگی روزانه به مردم تحمیل کرده خوش طعم تر و لذیذترند. کسانی که برای امتحان این غذاها را می چشند، خیلی زود طرفدار غذاها می شوند.
- ولی تأکید بیشتری بر روی گیاه دارید؟
¤ خب شما آیاتی که در مورد غذا هست را بررسی کنید ببینید از گیاه بیشتر صحبت شده یا گوشت.
- لابد گیاه؟
¤ به مراتب گیاه بیشتر است و هیچ توجه قرآن بی حکمت نیست.
- فکر نمی کنید ادعای شما بیش از حد بزرگ باشد؟
¤ قرآن معجزه همه قرن هاست و مطمئناً هر دریچه ای که از یک معجزه گشوده شود، مسلماً بزرگ خواهد بود. خداوند در آیه ?? سوره بقره می فرماید هر کس غذای پست بخورد، به ذلت می افتد! در واقع اگر غذای پست خوردی، نعمات و الهام های الهی را نمی توانی دریافت کنی. چرا واقعاً در یک کشور مسلمان باید این همه بیمار سرطانی وجود داشته باشد.
- هر پزشکی برای تشخیص بیماری یک روشی دارد، طب قرآنی هم شیوه خاصی برای این کار دارد؟
¤ بله، من از روی زبان و چهره افراد. بسیاری از بیماری ها را دستگاه های آزمایشگاهی نشان نمی دهند اما زبان و چهره وضعیت درون انسان را کامل نشان می دهد.
- عکس العمل مجامع پزشکی در برخورد با این طب چه بوده است؟
¤ دیدارهای زیادی و همینطور برخوردهای زیادی داشتیم با پزشکان و اساتید مختلف. بعضی ها استقبال خوبی داشتند و حتی در کلاس های من حاضر می شوند و بعضی ها هم چون من مدرک پزشکی ندارم برایشان سخت است که حرفم را قبول کنند.
- خب مگر شما با سند و مدرک حرف نمی زنید؟
¤ همه حرف من همین است و بارها گفته ام که حاضرم کسی پیدا بشود و دلایل درمانی طب قرآنی را رد کند و یا در یک کنفرانس بحث کنند و مثلا از برخی شیوه های درمانی امروز که من آنها را رد می کنم دفاع کنند.
- گفتید برخورد هم داشتید؟
¤ چند مورد
- یکی از آنها را بگوئید.
¤ برخوردی داشتیم با انجمن ام اس ایران که ماگفتیم به چه مجوزی پزشکان این انجمن برای بیمارانشان اینترفرون یا آوانکس تجویز می کنند، این داروها آنتی ویروس اند ولی مگر ام اس ویروسی است.
- چه جوابی دادند؟
¤ گفتند حدس ما این است که ویروسی باشد. ولی مگر می شود با حدس و گمان کسی را درمان کرد. جزوه ای را نوشتم و علت و راه درمان بیماری ام اس را در آن توضیح دادم و فرستادم برای انجمن ام اس تهران.
- شنیدم که قرار است این طب را به اروپا بفرستید. چرا؟
¤متأسفانه در کشور ما تا چیزی از طرف کشورهای غربی تأیید نشود، جدی گرفته نمی شود. مثالش هم همین طب حجامت است که وقتی ارگان های رسمی آن را به رسمیت شناختند که یک دکتر آلمانی نتایج تحقیقاتش را در مورد حجامت به صورت کتاب چاپ کرد و وارد ایران شد. درحالی که حجامت را سالها پیش بوعلی در کتابش آورده و اصلاً یکی از سنت های قدیمی اسلام است.
- البته ما که امیدواریم این ماجرا دراین مورد تکرار نشود.
¤ من هم امیدوارم.
- آقای خدادادی، این موضوع موضوع نو و تازه ای است و ما دوست داریم با تعدادی از بیمارانی که اولاً مراحل پزشکی را در بیمارستان ها طی کرده اند و جواب نگرفته اند و ثانیاً از طریق طب قرآنی درمان شده اند تماس برقرار کنیم و با آنها هم گفتگویی داشته باشیم و در جلسات شما هم حضور پیدا کنیم.
¤ موافقم و همینجا هم از همه پزشکان و مراجع پزشکی که علاقمند باشند این شیوه ها را آزمایش کنند و یا بحث مستند و علمی بکنند، دعوت می کنم.
کلمات کلیدی :

از جمله مباحث قرآنی که در اشعار حافظ شیرین سخن خوش نشسته و چون نگین انگشتری، شعرش را زینت بخشیده است مفاهیمی چون: رمضان، روزه و شب قدر است که از جمله زیباترین ابیات در دیوان حافظ را شامل می شود. «حافظ از روزه همانند نماز غالباً به طنز و از پایان گرفتن ماه روزه به شادی یاد می کند.»(1) و این همان مبارزه منفی است که با ریاکاران و روی آوردن به روح دعا، عبادت، نیایش و به طور کلی همه اعمال دینی است.
او قدر و منزلت روزه و رمضان را می داند و به نیکی دریافته که از کرامت این ماه است که چشم حقیقت بین او گشوده خواهد شد و به عوالم بالاتر راه خواهد یافت از این رو می گوید:
روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
او با اشراف به تبعات و دستاوردهای این ماه، هم کیشان و رندان و اهل باطن را فرا می خواند که فرصت ماه شعبان را ارج نهاده خود را برای رسیدن ایام ماه رمضان آماده کنند.
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
اگرچه اندیشه عرفانی حافظ و توجه او به عوالم عرفانی او بر هیچ حافظ پژوهی پوشیده نیست اما پارادکسی در این دست از اشعار حافظ وجود دارد که توجه همگان را به خود معطوف ساخته است و حتی گاه افرادی را به اشتباه و داوری سطحی و برداشتهای زمینی از آن انداخته است. اشعار زیر از این گونه اند:
- زان می عشق کران پخته شود هر خامی
گرچه ماه رمضان است بیاور جامی
- زان باده که در میکده عشق فروشند
ما را دو سه پیمانه بده گو رمضان باش
- ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
در ده قدح که موسم ناموس و نام رفت
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم
عمری که بی حضور صراحی به جام رفت
- گر فوت شد سحور چه نفصان صبوح هست
از می کنند روزه گشا طالبان یار
تقریباً در همه ابیاتی که حافظ از روزه و رمضان سخنی به میان آورده آن را با زهدفروشی و می همراه کرده است. آنچه مسلم است می از جمله مفاهیم بحث برانگیز در اشعار حافظ است که بسیار در مورد آن سخن گفته اند: «این حرف را بارها پژوهندگان حافظ گفته اند که دو باده در حافظ داریم انگوری و عرفانی یا دو معشوق در دیوان مطرح و مخاطب است زمینی انسانی و آسمانی عرفانی. نگارنده به نوع سومی از می و معشوق در حافظ قائل است و بر آن است که بیشترینه اشعار حافظ در این زمینه سوم است و آن همانا می و معشوق ادبی و کنایی است.»(2)
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
می زخمخانه به جوش آمده می باید خواست
نوبه زهد فروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
با توجه به بیت دوم این غزل به نیکی پیداست که این می در مقابل زهد فروشی های مسلمانان ظاهری که دین را حربه ای برای خود قرار داده اند مطرح شده و منظور التفات به روح و حقیقت روزه و روزه داری است چرا که او نیک می داند که ریا از منفورترین گناهان در پیشگاه خداوند است و انسان باید همه ایام و لحظات را غنیمت بداند و نه فقط ماه مقرر شده رمضان را. این مفهوم در این غزل به روشنی تکرار شده است:
بیا ترک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به دو قدح اسارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آنکس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
از سویی عشق، اصل اندیشه حافظ را تشکیل می دهد و در برخورد شاعر با ماه رمضان و روزه و حتی حج نیز همان نقش همیشگی خود را ایفا می کند. پیشتر از خواجه شنیدیم که در زیر گنبد کبود هیچ صدایی خوشتر از صدای عشق نیست و هر انسانی که هنر عشق ورزیدن نیاموخته باشد، به فتوای شاعر جسد متحرکی بیش نیست و می توان بر جنازه وی نماز کرد. حافظ پا را ازا ین مرحله نیز فراتر نهاده و یگانه فریادرس انسان را عشق دانسته است.(3) مفهوم شعر فوق به مضمونی دیگر در شعر حافظ تکرار شده است و او چون ترجیع بندی دائم در پی تکرار و القای عشق الهی است:
عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ
قرآن زبر بخوانی در چارده روایت
او - که عموماً همه تعابیر مربوط به روزه را با طنز مخصوص خود در مقابل ریاکاران بکار برده- جز یک مورد از چهار مورد تکرار شب قدر دراشعارش، در بقیه موارد از آن به تجلیل و احترام یاد کرده چرا که خود را مدیون و مرهون چنین شبی می داند:
- چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر کزین تازه براتم دادند
- در شب قدر ار صبوحی کرده ام عیبم مکن
سر خوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود
- شب قدر است و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر
- آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یارب این تأثیر دولت از کدامین کوکب است
حافظ برای رسیدن عید رمضان (فطر) سخت بی تابی می کند. علیرغم همه ارادت شاعر به افکار مزدیسنایی و مهرآیینی، هوش و حواس وی بیش از آنکه معطوف عید نوروز باستانی باشد به عید فطر است بدین اعتبار که بسامد ده گانه عید در شعر حافظ، حداقل شش بار از عید رمضان در میان است.
حافظ منشین بی می و معشوقه زمانی
کا یام گل و یاسمن و عید صیام است
عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی یار ببین ماه ومی بیار
منابع:
1- ذهن و زبان حافظ، بهاءالدین خرمشاهی، ص51
2- تأثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی، علی اصغر حلبی، ص 198
3- شولای رمضان برجان و زبان حافظ، محمد قراگوزلو، روزنامه همشهری 77
منبع: روزنامه کیهان
کلمات کلیدی :
می نویسم ز تو
اسمان صاف و زلال است دل من ابری
غصه و غم چه زیباست خدایا صبری
می رسد بوی گل غنچه زهر کوی و گذر
اشک در دیده من حلقه زده بار دگر
می نویسم ز تو و ان دل شیدایی تو
می نویسم ز تو چون فصل بهار شده ای
در همه زمزمه هایم تو شعارم شده ای
می نویسم زخوبی ات که برام دنیاست
همه زیبایی دنیا ز خوبی ات پیداست
عاشقم عاشق تو کاش تو می دانستی
زار و گریان شده از چشم تر من هستی
ای همه هستی من تاب و توان نیست مرا
در دل بزرگ تو مهر و وفاست اما ما چرا
نظری کن به من و این بدن خسته من
بزدا غصه و غم از این دل بشکسته من
کلمات کلیدی :
نوشته شده توسط :توفیق کعبی دورقی::نظرات دیگران [ نظر]